در مورد نامه های اخیر احمدی نژاد و حامیان او

از این که در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی (ع) و قبل از آن برخی از مسلمانان و حتی شیعیان بر ایشان فشار می آوردند، برخی می گفتند بجنگ، برخی می گفتند نجنگ و ... عبرت بگیریم. برخی که خود سرباز نشده خود را در جایگاه ژنرال نشانده اند. نامه های سرگشاده چیزی جز عقده گشایی نیست.
حتی وقتی پیامبر (ص) در اواخر عمرشان یکی اصحاب جوان را به فرماندهی سپاه برگزیدند برخی از اصحاب مسن نتوانستند تحمل کنند و مخالفت و خیانت کردند.

وقتی رهبری حرکت برخی در حرم امام (ره) علیه سید حسن خمینی را به صراحت مذمت نمود من در برخی وبلاگ ها و سایت ها دیدم که عده ای که روزگاری خود را سرباز رهبری می دانستند این را برنتافتند و درک نکردند نامه ی سرگشاده تندی علیه رهبری نوشتند! آ« روز حدس زدم این جماعت از رهبری عبور کرده اند. جلوتر از رهبری حرکت کرده و خود را اصل، محور و مرجع می دانند.

لجن پراکنی ها کمکی نخواهند کرد. کسی که نامه می نویسد که دیگری جلوی فساد را بگیرد اول از خودش شروع کند . رئیس بانک ملی احمدی نژد از کانادا و معاون اول و معاونش از زندان سردر آوردند و رئیس تأمین اجتماعی اش هم مرتضوی بود. خودش هم مشکل دارد و خودش در مبارزه با فساد شکست خورد . در مبارزه با فقر هم شکست خورد. بانک ها را هم نتوانست اصلاح کند. در سال 88 وعده می داد که به زودی استقلال و پرسپولیس خصوصی می شوند اما 4 سال گذشت و خصوصی سازی نشد! کسی که خودش 8 سال رئیس جمهور بوده و شکست خورده چطور راه حل بلد است؟ راه حلی که دلار را به 15 هزار تومن برساند به درد خودش می خورد. راه حلی که رئیس بانک ملی به کانادا فرار کند به درد این مردم نخواهد خورد.

از نویسندگان نامه ها سوال می کنیم که چه کسی رئیس قوه ی قضائیه بشود راضی می شوند؟ اینها که نامه نوشته اند اصولا کسی را قبول دارند که مشایی و احمدی نژاد را بهترین مردمان ایران بداند . دستور بدهد که بقایی آزاد شود. راستی روحانی و برادر جهانگیری و برادر روحانی چه کسی را برای ریاست قوه ی قضائیه می پسندند؟ رهبری باید بر اساس پسند چه جناح و باندی رئیس قوه انتخاب کند؟

آیا با عوض شدن رئیس مشکلات حل خواهد شد؟ 

روزی رئیس دولت عوض شد، احمدی نژاد شد، اما آن فساد عجیب و تاریخی رئیس بانک ملی آن دولت اتفاق افتاد (بگذریم از ماجرای بقایی و رحیمی و حتی همین برادر جهانگیری و بابک و ....). آیا در ادارات دولتی گرفتن رشوه تمام شد؟ پارتی بازی تمام شد؟!

 

فارسی یا انگلیسی، مسئله این است

گاهی می بینم که تلاش می کنند اسامی محلی شهرها، روستاها، رودها، کوه ها و ... را فارسی سازی کنند. مثلا اسامی ترکی به فارسی تبدیل می کنند. گاهی می بینیم مجری صدا و سیما به مهمان برنامه تذکر می دهد که به جای هلی کوپتر از بالگرد و به جای اسمس پیامک بگوید.

اما اگر شما نیز مانند من دقت کرده باشید در سال های اخیر مجریان و مهمان های برنامه های صدا و سیما علاقه عجیبی به استفاده از کلمات انگلیسی پیدا کرده اند. شاید دلیل این مسئله این باشد که مهمان ها(عمدتا بازیکنان فوتبال و بازیگران صدا و سیما و سینما) و مجریان صدا و سیما معمولا یا خارح نشین هستند یا یک پایشان در خارج است. شاید هم برای کلاس گذاشتن این گونه صحبت می کنند. اما نکته عجیب تر این است که در حالی که تأکید زیادی دارند کلمات جا افتاده ای مانند کامپوتر و اسمس را فارسی سازی کنند و حتی اسامی محلی ترکی را (با این که زبان ترکی یکی از زبان های ایرانیان است و زان بیگانه و انگلیسی نیست!) را نیز تغییر می دهند ، اما به جای زمان تایم می گویند، به جای نوجوان تینیجر، به جای تجارت و کسب و کار بیزینس، به جای مراقبت take care !